بعد از تماشای تماس
جودی فاستر در جواب رئيسش که ميگه دنيا هميشه محل عدالت نيست :
من فکر می کردم دنيا جائيه که ما آدما می سازيم امروز داشتم به انتخابای درست و غلط زندگيم فکر میکردم ...
به نظر من بزرگترين لطفی که خدا در حق آدما کرده اينه که به اونا حق انتخاب داده و با وجود خطاهای کوچيک و بزرگشون اونا رو تو انتخاباشون تا حدی آزاد گذاشته ... که اصلا چيز کمی نيست ... بعيد می دونم اگه آدما يه وقتی روبوتای باهوش بسازن بهشون آزادی و حق انتخاب بدن
گاهی احساس می کنم در من روح يه قديس هست با جسم يه شيطان...
و دلم به حال هردوشون می سوزه چون هردوتا بدترين همنشين ممکنو دارن..
اين مضمون رو چند وقت پيش جائی خونده م و به يادم مونده :
بهشت در دستهای مادر بود
تا اين که من به دنيا آمدم
پس مادر بهشت را زمين گذاشت
تا مرا در آغوش بگيرد
اينست که می گويند بهشت زير پای مادر است