Impression:Sunrise, Claude Monet,1873

آب و آفتاب






حقيقتا صميمانه عميقا
معلم اول
داستان داستانها
در جستجوی قطعه گمشده
يار مهربان
آقای روزنامه‌نگار
پرنده بهشتی
فرشته آوازخوان
عشق چيست
دنيای پرده‌های رنگی




The Lark In The Clear Air
Elemental-Loreena McKennitt

Friday, October 31, 2003

چند وقت پيش تو باغ ارم شيراز روی نيمکتی نشسته بودم که سنگريزه رنگارنگی نظرم رو جلب کرد. اين نوشته رو به اون سنگريزه زيبا تقديم می‌کنم.


چه خيره‌ کننده است زيبائيت خرده ‌سنگ!
خم می‌شوم و برمی‌دارمش
لباسی به تن کرده با راه‌ راه ارغوانی و نارنجی
برای که خود را چنين آراسته‌ای؟
هيچ می‌دانی از زيباترين سنگهای قيمتی زيباتری؟
هيچ می‌دانی اگر چشم حريص جواهرفروشی به تو بيفتد بر حلقه‌ای يا گردن‌آويزی به بندت می‌کشد؟
خرده ‌سنگ در کف دستم می‌لرزد... بيقرار است...
ناگهان تابش نوری افق دور را روشن می‌کند
وستاره‌ای پديدار می‌شود
خرده سنگ رنگ می‌بازد و بيتابی می‌کند
پرتو نوری از ستاره فرود می‌آيد
بی ‌اختیار چشمانم را می‌بندم
سوزشی در دستم می‌پيچد
چشم که باز می‌کنم
نشانی از خرده سنگ نیست
دو ستاره در افق دور از نظر محو می شوند

اسم اين متن هست: "ستاره و سنگريزه"






برگزیده
 Hand with Bouquet,Pablo Picasso
سلام
مطلب اول
بعد از ذهن زیبا
آزمایش
خبر مهم
لاله و لادن
نسخه
آزادی
هواپیما و پرنده
دیدار
پروانه‌های سفید
رادیوتلسکوپ
درباره یک کتاب







E-Mail 







   
  يادداشتها و يادگاريها
  بنويسيد        بخوانيد







بايگانی


June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003


eXTReMe Tracker