Impression:Sunrise, Claude Monet,1873

آب و آفتاب






حقيقتا صميمانه عميقا
معلم اول
داستان داستانها
در جستجوی قطعه گمشده
يار مهربان
آقای روزنامه‌نگار
پرنده بهشتی
فرشته آوازخوان
عشق چيست
دنيای پرده‌های رنگی




The Lark In The Clear Air
Elemental-Loreena McKennitt

Friday, March 25, 2005

فلانری اوکانر



" فقط با نوشتن است که می‌توانم به درک درستی از خودم برسم."

فلانری اوکانر بیست ساله به شوق نوشتن فاصله هزار کیلومتری جورجیا تا آیووا را طی کرده بود تا شاید در کارگاه نویسندگان دانشگاه آیووا که آوازه‌اش همه جا پیچیده بود راه یابد. در زد و وارد شد و در برابر رئیس کارگاه نویسندگان قرار گرفت.
آیا او را بین خودشان می‌پذیرفتند؟
رئیس کارگاه نویسندگان بعدها درباره او گفت : آنچه فلانری اوکانر بر روی کاغذ می‌آورد زنده، دلپذیر و قاطع بود، درست مثل خود او و داستانهایش سرشار بود از بینشی عمیق و موشکافانه، او اراده‌ای راسخ برای نویسنده شدن داشت.
او را پذیرفتند و این آغاز شکوفائی فلانری اوکانر بود.
با همان اولین آثارش نظرها را جلب کرد و جوایز ادبی را نصیب خود ساخت. نویسنده‌ای متولد شده بود... هیچکس کوچکترین شکی نداشت.

اما سرنوشت خوابهای دیگری برای او دیده بود...


" حقیقت حقیقت است و عوض نمی‌شود اگر زمانی نتوانیم از عهده درکش بر‌آئیم."

در دسامبر ۱۹۵۰ فلانری اوکانر بیست و پنج ساله با حمله بیماری لوپوس در بیمارستان بستری شد؛ لوپوس یعنی گرگ، بیماری لاعلاجی که تقریباً تمام اعضای بدن را مبتلا می‌کند و از کار می‌اندازد و این گرگ از آن به بعد سایه به سایه همراه و در کمین او بود.
زندگی فلانری اوکانر تبدیل شد به یک مبارزه دائمی با این گرگ ، بستری شدنهای مکرر، درمانهای آزمایشی، داروهائی که گاه عوارضشان مشکل‌سازتر از بیماری اصلی بود...
فلانری اوکانر پانزده ساله بود که پدرش را در اثر همین بیماری لوپوس از دست داده بود و حالا به خوبی می‌دانست که فرصت زیادی در اختیار ندارد، اما با گستاخی چشم در چشم گرگ دوخت و به نوشتن ادامه داد... چهارده سال تمام.


" گرگ دارد از درون مرا می‌درد." ( چهار هفته قبل از مرگ )

فلانری اوکانر کار روی آخرین مجموعه داستانش را تکمیل کرده بود که دوباره گرفتار حمله لوپوس شد و حالش رو به وخامت رفت. در بیمارستان دستنوشته‌هایش را زیر بالشش پنهان می‌کرد تا از نوشتن منعش نکنند... چند روز بعد مرد.
اسم آخرین کتابش بود : هر چیزی که آغاز می‌شود روزی به پایان می‌رسد، اما او خود با مرگ به پایان نرسید. داستانهایش سه جایزه اوهنری را نصیب او ساخت و بعدها دستمایه ساخت هفت فیلم شد و هشت سال بعد از مرگ جایزه ملی کتاب آمریکا به مجموعه آثارش تعلق گرفت.
او مبارزه را با پیروزی به پایان رسانده بود.

امروز بیست و پنجم مارس زادروز فلانری اوکانر است.







برگزیده
 Hand with Bouquet,Pablo Picasso
سلام
مطلب اول
بعد از ذهن زیبا
آزمایش
خبر مهم
لاله و لادن
نسخه
آزادی
هواپیما و پرنده
دیدار
پروانه‌های سفید
رادیوتلسکوپ
درباره یک کتاب







E-Mail 







   
  يادداشتها و يادگاريها
  بنويسيد        بخوانيد







بايگانی


June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003


eXTReMe Tracker